مطالب آموزنده

آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 76
بازدید دیروز : 158
بازدید هفته : 234
بازدید ماه : 2392
بازدید کل : 47628
تعداد مطالب : 794
تعداد نظرات : 9
تعداد آنلاین : 1

<
نویسنده : فتاحی مسئول کتابخانه
تاریخ : پنج شنبه 28 مرداد 1395
نظرات

در یکی از شب های سرد زمستان، یک نفر با مرد فقیری برخورد کرد، مرد فقیر به سوی او دست دراز کردو صدقه خواست.
ولی آن شخص بعد از کمی جستجو در جیب هایش پولی نیافت.
فقیر همچنان خیره به او بود و انتظار می کشید و خوشحال از اینکه قرار است به او کمک شود.
آن شخص ناراحت و پریشان شد از اینکه پولی نیافته تا به او کمک کند،
در همین حال دستان سرما زده مرد فقیر را گرفت و رو به او گفت: " برادر عزیزم پولی ندارم که به تو کمک کنم، مرا ببخش "
فقیر در حالی که به او خیره شده بود، بغض کرد و گفت:
" تو بزرگترین هدیه را به من داده ای، تو مرا برادر خطاب کردی و این از همه چیز برای من با ارزشتر است "



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





تعداد بازدید از این مطلب: 104


مطالب مرتبط با این پست
می توانید دیدگاه خود را بنویسید


<-CommentForm->

اینجا وبلاگ کتابخانه ی عمومی پروین اعتصامی شهر ایلام - وابسته به نهاد کتابخانه های عمومی کشور - هستش. از این به بعد همه خبرهای مربوط به کتابخانه رو می تونید تو این وبلاگ بخونید و دنبال کنید. واسه این که به کتابخانه ما سر بزنید بیاید خیابان پاسداران، پارک کودک، می تونید با شماره 08433338520 هم تماس بگیرید. منتظر حضور شما تو کتابخانه ی خودتون هستیم. شرایط عضویت یک قطعه عکس 3*4 کپی کارت ملی مبلغ 20هزارتومان جهت عضویت