خلاصهای از معرفی کتابهای کتابخوان شهریورماه 1395 به شرح زیر است:
امیرگلها؛ نوشته حسین سیدی؛ انتشارات دفتر نشر معارف؛ تعداد صحفات: 247
امیر گلها جلد دوم از مجموعه چهارده جلدی سیره کاربردی چهارده معصوم علیهم السلام است که جلد اول آن با نام هم نام گلهای بهاری برنده جایزه کتاب سال حوزه شد و این کتاب نیز کاندیدای کتاب سال ولایت. در این مجموعه سعی میشود مسائل مختلف زندگی از دیدگاه اهل بیت بیان شود و هدف این مجموعه پاسخ به این سؤال است که در روزگار امروز و برای انسان قرن بیست و یکم، اهل بیت چگونه میتوانند الگو باشند و چگونه سبک زندگی ایشان میتواند در آشفته بازار زندگی مدرن راهگشای ما باشد.
جانستان کابلستان؛ نوشته رضا امیرخانی؛ نشر افق؛ تعداد صفحات: 348
رضا امیرخانی در سال 88 سفری چند روزه به افغانستان داشت که حاصل این اتفاق یک سفرنامه با نام "جانستان کابلستان" شده است. این سفر که یک مسافرت شخصی و برای ملاقات با چند دوست افغان و دیدار از شهرهای مهم این کشور بود با ماجراهای غیرمنتظره و جالبی برای این نویسنده همراه شد که این ماجراها گاهی هیجان انگیز است، گاهی طنزآلود و گاهی هم به آشکار شدن حقایق دردناکی میانجامد.
دشتبان؛ نوشته احمد دهقان؛ انتشارات کتاب نیستان؛ تعداد صفحات: 243
دشتبان ماجرای یک خانواده روستایی در جنگ است؛ خانوادهای که پدر و پدربزرگ در آن دشتبان بودهاند و در کنار رود الوند نزدیک قصرشیرین زندگی میکردند؛ اما جنگ به آنها هجوم میآوَرَد و مجبور به فرار میشوند و در طول این فرار و ترک دیار، حوادثی پیش میآید که باعث میشود تا آنها به یک دره و غار پناه ببرند، مدتی آنجا میمانند و پس از پشت سر گذاشتن حوادثی داستان در اواسط فصل زمستان پایان مییابد. راوی این کتاب مثل داستانهای قبلی دهقان، «ناصر» نام دارد که اتفاقات را در 16 فصل روایت میکند.
فصل پنجم: سکوت؛ نوشته محمدرضا بایرامی؛ انتشارات کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان، تعداد صفحات:172
این داستان در قالب پنج فصل برای مخاطبان گروههای سنی «د» و «هـ» نوشته شده است.
نویسنده میکوشد تا مراحل زندگی یک جوان 17 ساله را از قبل از انقلاب تا پیروزی انقلاب را به تصویر بکشد.
از فصل آغازین خواننده در مییابد که قهرمان داستان، نوجوانی است که در محلة جنوبی تهران یعنی نازیآباد به مدرسه میرود. اوضاع مالی خانواده مساعد نیست. پدر راننده کامیون است و جوان قصه ناچار است بعد از مدرسه کار کند. از فروش توت تا بستنی یخی. گاهی نیز او حتی پول ندارد که یک ساندویچ کامل بخرد. به سینما علاقه مند است و ...
فصل دوم: وقتی در کوچه قدم میزد، ساواک او را میگیرد و او گمان میکند که به جرم همکاری با امیر در سرقت است و ...
فصل سوم: خانوادة آقای صدری که دختری به نام فرشته دارند و خیلی اهل مطالعه هستند، یکی از خانههای محله را اجاره میکنند. روزی جوان داستان فرشته را تعقیب میکند ...
فصل چهارم: او متوجه میشود که بازجویی به خاطر تظاهرات مردمی بر علیه رژیم است ...
فصل پنجم: او تازه متوجه میشود که علت بازداشت، خانوادة صدری است و او باید ...
نظرات شما عزیزان: